ای دل ....

تاکجای مسیرش رفته ای؟ نکند درمحضرنباشی ...کجای کاری؟ محاسبه را انجام داده ای؟ مشارطه ومراقبه راچطور؟ پای عهدهایت مانده ای؟ یک دقیقه ای هاشروع میشود بچه ها همه از سفر می گویند و طلب حلالیت میطلبندودل را در یَد اخلاص به پیشگاه حق ارسال میکنند و چادر آسمان امشب ستاره می پاشد.

ستاره میپاشد بر روی پشت بامی که به نام بانو فاطمه زهرا(س)است. امشب جشن است. یاایها العلمداربیایید....

امشب خداوند حلاوت بین الحرمین حلاوت بوی سیب ویاس رابه آسمان دورک عطرافشانی می کند...امشب خلوت وعطش وعشق بازی با معبود مقدمه ی کار است وباقی همه فناست... امشب عهدمی بندند و آرزو میکنند. امشب همه امان برخلاف لامکان ولازمان الهی میمانیم وتانهایت بی نهایت بهره مندیم و هرکس در خلوت خویش زمزمه ای دارد.صدای ضجه ها گاهی سکوت ستاره را می شکند وشهایی شروع به حرکت میکنند و درپشت کوه خاموش میشود....

من، آری من ...

 امامانده ام از کجای دلم آغازکنم....دلی که یک عمرزنگارگناه گرفته است....