بابا همیشه به من و مادرم می گفت:

من را حتماً کنار قبر شهید خرازی دفن کنید.

 می گفت؛ دری از درهای بهشت، از کنار قبر حسین به آسمان باز می شود. یک هفته قبل از شهادتش چهار نفری دور هم نشسته بودیم. گفت: یک ورق کاغذ بیاور من وصیتنامه ام را بنویسم. در آن وصیتنامه قسم داد که من را حتماً پیش قبر حسین خرازی دفن کنید.

 

هشتم اسفند 65 بود؛ عملیات کربلای 5،

زمانی که در اوج آتش توپخانه دشمن، رساندن غذا به رزمندگان با مشکل مواجه شده، حسین خرازی، خودش پیگیر جدی این کار شد،

در همان حال خمپاره‌ای  نزدیک اش  منفجر شد و روح عاشورایی او به ملکوت اعلی پرواز کرد ...

 

روح آسمانی تان همنشنین باد، با صاحب اسم تان

 

صل الله علیک یا اباعبدالله الحسین( علیه السلام)